معنی رتوش کارى

لغت نامه دهخدا

رتوش

رتوش. [رُ] (فرانسوی، اِ) اصلاح. دستکاری. در اصطلاح عکاسی، دستکاری عکس روی فیلم یا شیشه پس از ظهور آن بوسیله رنگ و مداد مخصوص، جهت زیبا کردن حالت و قیافه ٔ تصویر. (از فرهنگ فارسی معین).
- رتوش کردن، دستکاری کردن از عکس.

فرهنگ معین

رتوش

(رُ) [فر.] (اِ.) دستکاری عکس و فیلم برای زیباتر کردن آن، پرداخت (فره).

فرهنگ عمید

رتوش

دست‌کاری عکس پس از ظهور، اصلاح،

عربی به فارسی

رتوش

چین , حاشیه چین دار , زواید , تزءینات , پیرایه , چیز بیخود یا غیر ضروری , افراط , لذت , تجمل , لرزیدن (از سرما) , حاشیه دوختن بر , ریشه دار کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

رتوش

دستکاری، اصلاح چیزی پس از ساختن

معادل ابجد

رتوش کارى

1127

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری